+ دکلمه : لینک 1 | پخش آنلاین در خود کشاندی آسمان را بادبان راحتی ندادی فرصت رنگین کمان رامیخواستی از خون من دستی بشوییدر برکه رقصاندی تمام ماهیان راروزی که با هم چای نوشیدیم با هممن دیده بودم جام های شوکران راروزی که در بن بست چترت را گشودیمن خوانده بودم انتهای داستان راروزی که گفتی هیچ کس مانند من نیستحس کرده بودم سایه های دیگران راروزی که بر من یادگاری می نوشتیمن میشنیدم ضربه های توأمان را بر ,روزی,احسان,افشاری ...ادامه مطلب
دکلمه : لینک1 | لینک2 | لینک3 مرا سفید بکش، خانه را سیاه بِکِشقلم به رنگ بزن، ابر و باد و ماه بِکِشقلم به رنگ بزن، لحظه ای درنگ نکنو هرچقدر که میخواهی اشتباه بکشغروب را به تماشای رعدوبرق ببرسپس دو سایه ی غمگین به سمتِ راه بکشسه بار خط بزن انکار کن؛ سحر که رسید…مسیحِ بی پدری را به قتلگاه بکشقطارِ مضطربی را به سمت مرگ ببرنگاهِ منتظری را در ایستگاه بکشبزن… بگو… که معمایی از هَوَس باشدبه گوش مرد بخوان : دست از این گناه بکشبجنب طاقی از آتش بساز و بعد مراسیاوشانه به توبیخ پادشاه بکشمرا به دار بیاویز هفت گوشه شهرسپس به سر در هفتاد خانقاه بکشبرای لذت خود ماه را به قله ببرپلنگِ زخمیِ من را به قعرِ چا,احسان,افشاری,دکلمه ...ادامه مطلب
به سمت قبله ی مکاره ها دراز شدیخمار سجده شکستی خودت نماز شدیکدام تاس به نفرین نشسته است رفیقکه سفره خانه ی مشتی قمار باز شدی ؟بنا به طالع محمود و اعتراف شهودشراب شاه زدی ، لقمه ی ایاز شدی !چه دیده ایی که در این شهر بی در پیکردکان آینه بستتی ، کلید ساز شدیکدام بال ترازو شکسته است رفیقکه با جماعت نیرنگ همتراز شدیتمام شهر به بن بست خورده است و دریغتو هم که پنجره بودی به دره باز شدی قالب : غزل وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (بحر : مجتث مثمن مخبون محذوف) ,مکاره,احسان,افشاری ...ادامه مطلب
آنچه می خوانید توصیفات خرده ریزی از اسلایدهای کوچک زندگی من است. عنوان اتوبیوگرافی برای این متنِ نشُسته و نرُفته درست به نظر نمی رسد چون بدون راست و ریست کردن عبارت ها ، فی الفور طبق تقدم و تاخر اتفاقات هر چه در ذهنم چرخید را قاپیدم و نوشتم چه ب, ...ادامه مطلب
اون که بهش محله زیر دینه دکه ی تنگ و ترش مش حسینه یه پیرمرد ریش سفید تنها گمشده تو جهان نون خشکیا ... + دکلمه : پخش آنلاین | دانلود مستقیم ادامه مطلب, ...ادامه مطلب